بازاریابی بحث برانگیز

بازاریابی مهمترین ابزار برای هر برند است.

بازاریابی می تواند یک نام تجاری را در بازار ایجاد یا خراب کند. بازاریابی اساسا به معنای محتوا است و این محتوا برای ایجاد اگاهی از نام تجاری استفاده می شود.

اما مهمتر از همه، کار اصلی بازاریابی این است که مخاطبان را تحریک کند و تاثیری بر انها بگذارد.

هنگامی که یک نام تجاری تلاش می کند تا بر مخاطبان تاثیر بگذارد، نمی تواند فقط محتوا را به مخاطبان تغذیه کند. این باید به اندازه کافی جالب باشد تا بینندگان و مخاطبان هدف متوجه شوند و در مکالمات در مورد نام تجاری شرکت کنند.

در حال حاضر هنگامی که یک نام تجاری در تلاش برای ایجاد اگاهی برای ترویج فروش خود است، کمپین های بازاریابی را ارائه می دهد که ممکن است به منافع گروه خاصی از مردم اسیب برساند.

بسیاری از مارک ها فکر می کنند که بازاریابی بحث برانگیز موثرترین راه برای تاثیر بر مخاطبان است زیرا به عنوان یک مصرف کننده، مخاطبان چیزی بحث برانگیز می خواهند که بحث ها و مکالمات را تحریک کند.

جوانب مثبت و منفی زیادی در این نوع بازاریابی وجود دارد، یعنی بازاریابی بحث برانگیز یا تبلیغات شوک. اما ابتدا باید بدانیم که بازاریابی بحث برانگیز دقیقا چیست.

بازاریابی بحث برانگیز چیست؟

بازاریابی بحث برانگیز به عنوان تبلیغات شوک نیز شناخته می شود. این اساسا به این معنی است که نام تجاری عمدا مخاطبان خود را با نقض هنجارهای ارزش های اجتماعی، ارزش های شخصی و اخلاقی غافلگیر می کند.

برندها بازاریابی بحث برانگیز را برای شکستن از درهم و برهمی فرم معاصر تبلیغات و ایجاد وزوز و جلب توجه مخاطبان، حتی اگر راه انجام ان بسیار درست نباشد.

تبلیغات شوک یا بازاریابی بحث برانگیز فقط برای افزایش اگاهی در مورد یک نام تجاری خاص استفاده نمی شود. همچنین گاهی اوقات برای جلب توجه به یک مسئله خدمات عمومی، یک مسئله بهداشتی یا برخی از علل اجتماعی استفاده می شود.

به عنوان مثال، تبلیغاتی که می بینید که از شما می خواهد کمربند ایمنی خود را ببندید یا از تصاویر گرافیکی استفاده می کنید و از شما می خواهند سیگار را ترک کنید، نمونه های کاملی از چگونگی بازاریابی بحث برانگیز برای جلب توجه به یک علت اجتماعی است.

این شکل از بازاریابی از تصاویر گرافیکی ناراحت کننده و صریح یا نمایش های ویدئویی استفاده می کند که ممکن است برای بخش خاصی از مخاطبان نامناسب باشد.

این نوع تبلیغات همچنین گاهی اوقات شامل پیام های تحریک امیز یا جسورانه است که ممکن است درک عادی مردم از چیزها را به چالش بکشد.

این نوع کمپین های بازاریابی نه تنها به مردم توهین می کنند، بلکه ممکن است انها را با استفاده از تاکتیک های ترساندن برای ارائه یک پیام یا فروش یک محصول بترسانند.

انواع مختلف بازاریابی بحث برانگیز چیست؟

بازاریابی بحث برانگیز یک اصطلاح بسیار گسترده با جنبه های متعددی از ان است. در حالی که ایده اصلی ایجاد اختلاف نظر در میان مردم است، راه های مختلفی برای انجام این کار وجود دارد.

این ممکن است شامل بی توجهی به سنت یا قوانین، برخی از محتوای جنسی برهنه یا مبتذل باشد که زشتی را ترویج می کند، کدهای اجتماعی و اخلاقی را تعریف می کند، هنجارهای مذهبی و سیاسی را تعریف می کند یا به سادگی متون یا تصاویری را که ایده های وحشتناک یا نفرت انگیز را ترویج می کنند، نمایش می دهد.

برخی از محصولات خود را “نگاه پایین” و به عنوان unmentionable در نظر گرفته. این نوع محصولات کمپین هایی را ایجاد می کنند که ممکن است لزوما در کمپین های تبلیغاتی خود بحث برانگیز نباشند، اما از انجا که انها خود بحث برانگیز هستند، هنوز هم در خدمت هدف بازاریابی بحث برانگیز است.

به عنوان مثال، سیگار، کاندوم، ضد بارداری خوراکی، محصولات بهداشتی زنانه و غیره برخی از این محصولات “غیر قابل توجه” هستند که به خودی خود بحث برانگیز هستند. برخی از کمپین های بازاریابی همچنین ممکن است از زبان جسورانه یا مبتذل در کمپین های خود استفاده کنند تا علاقه مردم را افزایش دهند و از این رو اگاهی از نام تجاری را افزایش دهند.

ایا بازاریابی بحث برانگیز برند را در نور منفی نشان می دهد؟

بسیاری از شرکت ها یا مارک ها فکر می کنند که بازاریابی بحث برانگیز برای سلامت برند خوب نخواهد بود.

انها فکر می کنند که تحریک بحث برای ترویج مارک های خود، نام تجاری را در نور منفی نشان می دهد.

اما انچه که این افراد و مارک ها درک نمی کنند این است که بازاریابی بحث برانگیز همیشه نباید منفی باشد.

انواع و اشکال مختلفی از بازاریابی بحث برانگیز وجود دارد که ما قبلا مورد بحث قرار داده ایم و تاثیر ان بر مخاطبان بستگی به نحوه پیش بینی و اجرای ایده دارد.

یک برند می تواند بازاریابی بحث برانگیز را حتی به شیوه ای مثبت ترویج دهد. اینها دو روش مثبت هستند که مارک ها می توانند بازاریابی بحث برانگیز را اتخاذ کنند.

کمپین های تکان دهنده:

یک نام تجاری می تواند جزئیات تکان دهنده ای را به عموم مردم نشان دهد و سپس نام تجاری خود را در مورد چگونگی متفاوت بودن ان ایده تبلیغ کند. در این نوع کمپین ها، نام تجاری مورد نظر بر روی یک هنجار اجتماعی تمرکز دارد که برای دهه ها وجود داشته است و این اسطوره را می شکند. این مخاطبان را شوکه می کند و این است که چگونه انها در مورد نام تجاری مورد نظر اگاه می شوند.

کمپین های تابو:

مارک هایی مانند محصولات بهداشتی زنانه یا دستمال های بهداشتی بر تابو که در جامعه در مورد قاعدگی زنان وجود دارد تمرکز می کنند. این رویکرد خاص ثابت کرده است که بسیار موفق است زیرا تابوهای زیادی در جامعه وجود داشت که این کمپین های تبلیغاتی اکنون اسطوره ها را هدف قرار می دهند و می شکنند.

جوانب مثبت کمپین های بازاریابی بحث برانگیز چیست؟

این جایی است که ما به مهمترین بخش این موضوع می برسیم. با توجه به همه چیزهایی که در مورد بازاریابی بحث برانگیز گفته شده است، ما باید بدانیم که چگونه و کجا تاثیر مثبتی بر مارک ها دارد یا اینکه ایا مثبت وجود دارد. در اینجا چند جوانب مثبت از بازاریابی بحث برانگیز است.

1. کمپین ریاست جمهوری دونالد ترامپ:

این یک مثال عالی از بازاریابی بحث برانگیز است. در واقع، یکی از بزرگترین دلایل پیروزی او در انتخابات ریاست جمهوری، کمپین بازاریابی است که تیم او توسعه داده است.

انها از تبلیغات شوک و بازاریابی بحث برانگیز برای ایجاد تصویر دونالد ترامپ از یک سیاستمدار برجسته جسورانه استفاده کردند. این تصویر او را از یک سیاستمدار قابل اعتماد ایجاد کرد که بیش از حد جسورانه است و از بیان نظر خود نمی ترسد. این به نوبه خود بسیاری از رای دهندگان و حامیان را جذب کرد.

2. انها توجه عمومی را جلب می کنند:

این است که، حداقل می گویند. در واقع، تمام هدف ایجاد یک کمپین بازاریابی بحث برانگیز جلب توجه عمومی است.

گرایش عمومی هر انسان این است که به درام یا چیزی بحث برانگیز یا حداقل چیزی متفاوت از هنجارهای متعارف جذب شود.

هنگامی که مارک ها تحقیقات مناسب خود را انجام می دهند و یک منطقه را هدف قرار می دهند که باعث ایجاد اختلاف نظر می شود، صرف نظر از اینکه چند گروه از مردم اسیب می بینند، انچه که ما دریافت می کنیم یک کمپین تکان دهنده موثر است. این چیزی است که باعث می شود نام تجاری نقطه صحبت در میان مخاطبان هدف خود باشد.

3. انها احساسات قوی در ملاء عام را تحریک می کنند:

این چیزی است که یک نام تجاری در هنگام طراحی یک کمپین بحث برانگیز هدف قرار می دهد. یک کمپین تکان دهنده مردم را شگفت زده می کند و این زمانی است که احساسات یا نظرات قوی در انها برانگیخته می شود.

واکنش ها ممکن است شدید باشد، هم مثبت و هم منفی، اما این بدان معنی است که مردم از نام تجاری اگاه هستند. این چیزی است که هدف اصلی هر برند است.

هنگامی که مردم به شدت متعصب هستند و در مورد یک نام تجاری یا کمپین خاص صحبت می کنند، به طور خودکار فروش ان نام تجاری خاص را افزایش می دهد.

4. هویت نام تجاری دست نخورده است:

بازاریابی بحث برانگیز اطمینان حاصل می کند که نام تجاری برای مدت طولانی از حافظه عمومی حذف نمی شود. هنگامی که یک نام تجاری زمان و پول خود را در طراحی یک کمپین سرمایه گذاری می کند. او می خواهد حداکثر بازده را از کمپین بازاریابی خود داشته باشد.

بازده نه تنها به معنای اگاهی از نام تجاری و افزایش فروش است، بلکه یک نام تجاری نیز این را می خواهد، برای مدت طولانی در ذهن مردم باقی می ماند. این دقیقا همان جایی است که و چگونه تبلیغات شوک در خدمت هدف است.

هنگامی که یک مصرف کننده چیزی غیر متعارف را می بیند یا از چیزی شوکه می شود، برای مدت طولانی در ذهن انها باقی می ماند. نیمی از کار یک برند در ارتقاء خود در اینجا انجام می شود.

5. ان را تولید کلمه از دهان مانند هیچ چیز دیگری

دهان به دهان سریعتر از هر رسانه دیجیتال حرکت می کند.

هنگامی که یک مصرف کننده چیزی متفاوت یا تکان دهنده را در تلویزیون یا اینترنت می بیند، بر او تاثیر می بگذارد و می خواهد ان را با دیگران به اشتراک بگذارد.

این است که چگونه ایده و مفهوم ان کمپین خاص از یک فرد به دیگری سفر می کند و علاقه عمومی را فقط در عرض چند ساعت افزایش می دهد.

در عرض چند ساعت، بخش بزرگی از مخاطبان هدف نام تجاری در حال حاضر در مورد نام تجاری صحبت می کنند. وزوز که نام تجاری می خواست با کمپین بحث برانگیز خود ایجاد کند، قبلا ایجاد شده است.

6. ان را تحریک رفتار پاسخگو در عموم:

هدف اصلی همین است، درست است؟

هنگامی که همه در مورد یک نام تجاری صحبت می کنند، مردم ان محصول را بیشتر خریداری می کنند و فروش افزایش می یابد.

تاثیری که این کمپین ایجاد می کند در ذهن مردم تازه خواهد ماند و انها می خواهند محصول مورد نظر را امتحان کنند.

معایب بازاریابی بحث برانگیز چیست؟

معایب این شکل از بازاریابی شاید مهمتر از جوانب مثبت باشد.

هنگامی که یک نام تجاری معایب برخی از جنبه های بازاریابی را می داند، قبل از شیرجه زدن به افق جدید، به طور کامل برای عواقب اماده خواهد شد.

در اینجا چند معایب اجتناب ناپذیر بازاریابی بحث برانگیز است.

1. صدمه زدن به احساسات مردم:

ما قبلا این واقعیت را ثابت کرده ایم. هنگامی که یک نام تجاری هنجارهای اجتماعی و سیاسی متعارف و در حال حاضر موجود را به چالش می کشد، گروه های خاصی از مردم وجود دارد که مجبور به توهین هستند.

به عنوان مثال، هنگامی که استارباکس کمپین ضد کریسمس خود را اعلام کرد و نوشیدنی ها را در فنجان های قرمز سرو می کرد، احساسات بسیاری از مسیحیان را جریحه دار کرد و انها از نام تجاری دور شدند.

2. نتیجه ممکن است همیشه به عنوان برنامه ریزی شده باشد:

هنگامی که یک نام تجاری شکل بحث برانگیز بازاریابی محصولات خود را اتخاذ می کند، بدیهی است که می خواهد بهترین ها را از ان خارج کند.

این برند در حال حاضر می داند که قصد دارد برخی از ترافیک را از بین ببرد، اما می داند که نتیجه مثبت از دست دادن ترافیک را نادیده می گیرد. اما ممکن است همه چیز همیشه طبق برنامه پیش نرود.

بسیاری از اوقات مارک ها راه کامل به تصویر کشیدن یک ایده بحث برانگیز را درک نمی کنند و در نهایت به بسیاری از مردم اسیب می رسانند و خشم مردم را تحریک می کنند که حتی ممکن است منجر به تحریم مصرف کنندگان محصولات خود شود. بنابراین خطرات بزرگ هستند.

3. کمپین ممکن است توجه را از محصول واقعی دور کند:

بسیاری از اوقات اتفاق افتاده است که در تلاش برای ایجاد یک کمپین بحث برانگیز، نام تجاری توجه را از محصول یا ایده واقعی دور می کند.

این کمپین ممکن است انقدر جسورانه یا تکان دهنده باشد که مردم تمایل دارند تبلیغ محصول را فراموش کنند یا بیشتر در مورد کمپین صحبت کنند. این نه باعث ایجاد اگاهی از نام تجاری می شود و نه فروش محصول را افزایش می دهد.

4. ممکن است به هویت نام تجاری اسیب برساند:

هر دو سناریویی که در ان مردم از تبلیغات خشمگین می شوند یا مردم متوجه محصول نمی شوند، به هویت نام تجاری اسیب می رسانند.

این ممکن است یک نام تجاری جدید در بازار یا یک نام تجاری تثبیت شده باشد، اما برخورد نکردن با بازاریابی بحث برانگیز به درستی ممکن است به نام تجاری به طور کامل اسیب برساند و مردم شروع به انتخاب رقبای نام تجاری در بازار کنند.

هنگامی که یک برند در ایجاد اگاهی و هویت سرمایه گذاری می کند، این اسیب به هویت ان تمام تلاش ها و سرمایه گذاری های ان را نفی می کند.

5. این ممکن است تبدیل به نقطه استدلال:

بسیاری از مارک ها شکل قابل بحث کمپین هایی را اتخاذ می کنند که در ان یک ایده را معرفی می کند و هر دو جوانب مثبت و منفی ان را فراهم می کند و سپس ان را به عموم مردم برای انتخاب می گذارد.

این ممکن است گاهی اوقات مخاطبان را گیج کند، جایی که انها در معضل نظرات قرار می گیرند.

این باعث ایجاد استدلال در میان مردم می شود و مردم تمایل دارند نام تجاری را فراموش کنند و بیشتر بر بحث یا ایده ای که ترویج می کنند تمرکز کنند.

نتیجه:

همه گفته شده و انجام شده، شکی نیست که بازاریابی بحث برانگیز روند امروزه است و بسیاری از مارک ها این شکل از بازاریابی را اتخاذ می کنند.

با پررونق شدن رسانه های دیجیتال مانند هرگز قبل از ان، برای مارک ها اسان تر می شود که حتی کمپین ها را همراه با محصولات یا ایده ها به بازار براند.

این امر قطعا باعث ایجاد وزوز در میان مردم می شود. اما چگونه یک برند می خواهد به این روش نزدیک شود، با تمام خطرات و معایب ان، چیزی است که ما باید ببینیم؟