دستمزد و علاقه روش ایجاد تعادل بین این دو-روش های استخدام هاروارد
چکیده:کارگران کنترل بیشتری بر شرایط کاری خود نسبت به چندین نسل دارند. اختلال و بلاتکلیفی ناشی از همهگیری، بسیاری از کارگران را وادار کرده است که در مورد آنچه از شغل خود میخواهند تجدید نظر کنند و درخواست بیشتری داشته باشند. دوست داری رابطه ات با کار پولی چطور باشه؟ برای مدت طولانی، پاسخ این بوده است که «علاقه خود را دنبال کنید»، تا کاری را پیدا کنید که دوست دارید و معنادار باشد. اما این اصل اشتیاق خطراتی دارد. یافتن شغلی مطابق با علاقه شما می تواند ماه ها یا سال ها طول بکشد و ثبات اقتصادی را قربانی کند. علاوه بر این، سرمایهگذاری بخش زیادی از هویت ما در شغل با دستمزد، خطر وجودی بیشتری را برای احساس ارزشمندی ما در پی دارد، در صورتی که اخراج یا سایر تغییرات تجاری رخ دهد. نکته کلیدی این است که تعادل مناسب بین اشتیاق و سود را در حرفه خود پیدا کنید. شما می توانید این کار را با کاوش در راه هایی برای داشتن یک شغل رضایت بخش انجام دهید که لزوماً مشتاق بودن به محتوای آن نیست. کوچک کردن فضایی که کار تمام وقت در زندگی شما اشغال می کند. پرتفوی معناساز خود را متنوع کنید. و ایجاد ائتلاف با همکاران و سایر کارگران در درخواست آنچه می خواهید.((دستمزد-مدیریت منابع انسانی))
ما در لحظه ای منحصر به فرد در تاریخ نیروی کار پسا صنعتی هستیم. کارگران کنترل بیشتری بر شرایط کاری خود – دستمزد، مکان و سرعت کارشان – نسبت به دوران اوج فعالیت جمعی کارگران و تشکیل اتحادیه در بیش از نیم قرن پیش دارند. در نتیجه عدم اطمینان مالی و وجودی ناشی از همهگیری، بسیاری از کارگران، بهویژه متخصصان، در مورد آنچه از شغل خود میخواهند تجدیدنظر میکنند و جرأت میکنند چیزی بیشتر بخواهند.
و زمان اقدام هم اکنون است. نمی توان گفت که این لحظه چقدر طول خواهد کشید و منادی بازگشت احتمالی به روش های قدیمی تحت سلطه کارفرمایان وجود دارد: شرکت ها خواستار بازگشت همه کارگران به دفتر هستند. صاحبان مشاغل از این که توانمندسازی کارگران بیش از حد پیش رفته است گله میکنند.
این یک فرصت بی سابقه برای تأمل در مورد آنچه از شغل خود می خواهیم به ارمغان می آورد. ما می خواهیم رابطه ما با کار دستمزدمان چگونه باشد؟
اصل اشتیاق و خطرات آن
اصل شور و اشتیاق مدتهاست که یک آرزوی محرک در تصمیم گیری شغلی آمریکایی ها بوده است، و اخیراً آهنگ آژیر بسیاری از کارگران ایالات متحده برای شرکت در استعفای بزرگ بوده است. در واقع، متوجه شدم افرادی که بیثباتی شغلی مرتبط با بیماری همهگیر را تجربه کردهاند، در واقع در مقایسه با افرادی که شغلشان ثابت است، بیشتر روی علاقهجویی سرمایهگذاری میکنند. آزادی فزاینده بازار جویندگان کار، همراه با ذهنیت وجودیتر و «زندگی کوتاه است» که به دلیل تحولات مرتبط با بیماری همهگیر تحریک شده است، باعث شده است که پیروی از اشتیاق شما برای بسیاری از کارگران منطقیتر و در دسترستر از همیشه به نظر برسد.
اما پیروی از علاقهتان میتواند خطرناک باشد و خطرات مالی قابل توجهی را به همراه داشته باشد. پیدا کردن شغلی مطابق با اشتیاق شما بلافاصله پس از مدرسه ممکن است به قربانی کردن زمان و ثبات اقتصادی نیاز داشته باشد. جستجو برای مشاغلی که نه تنها با اعتبار و مهارت های شما مطابقت دارند، بلکه روح شما را تغذیه می کنند، ممکن است ماه ها یا حتی سال ها طول بکشد. ترک یک شغل در اواسط حرفه برای شروع تازه در یک خط دیگر ممکن است به معنای دور شدن از شبکه ها، عادات و دانش غیررسمی باشد که ستون فقرات موفقیت قبلی شما بوده است.
علاوه بر این، توانایی هدایت این خطرات به طور مساوی توزیع نشده است. علاقه مندان از خانواده های ثروتمند و طبقه متوسط به احتمال زیاد دارای سکوهای پرش اجتماعی (به عنوان مثال، شبکه های خانواده و دوستان) و شبکه های ایمنی اقتصادی (مانند کمی ارث یا والدینی هستند که می توانند صورت حساب ها را در طول یک دوره پرداخت نشده پرداخت کنند). کارآموزی) که به آنها کمک می کند تا کاری کنند که هم در علاقه آنها باشد و هم با دستمزد مناسب. علاقهجویان از پیشینههای طبقهی کارگر کمتر به این منابع دسترسی دارند و به احتمال زیاد در مشاغل مخاطرهآمیز بسیار خارج از اشتیاق خود قرار میگیرند.
خطر دیگر شور و اشتیاق بیشتر وجودی است. سرمایهگذاری بخش زیادی از هویت ما در مشاغل دستمزدیمان ممکن است معادل عاشق شدن یک روبات باشد. کار ما ممکن است عمیقاً برای ما معنادار باشد – بخش اصلی آن چیزی که هستیم و می خواهیم باشیم. ما ممکن است کار عاطفی و همچنین فیزیکی و ذهنی خود را در مشاغل خود بریزیم و بسیار فراتر از آنچه که کارفرمایان از ما درخواست می کنند، کار کنیم. اما در نهایت، رابطه ما با کارفرمایمان در نهایت یک رابطه اقتصادی است – اگر سازمان ما موقعیت ما را قابل جایگزینی یا زیانآور بداند، هیچ علاقهای ما را نجات نخواهد داد.
ما باید به این واقعیت توجه داشته باشیم که با اولویت دادن به اشتیاق در تصمیم گیری شغلی، بخش اصلی از احساس هویت خود را در برابر هوس های حداکثرسازی سود، سازماندهی مجدد ساختاری و تعطیلی سلامت عمومی در آینده آسیب پذیر می کنیم.((دستمزد-مدیریت منابع انسانی))
ایجاد تعادل بین اشتیاق و سود
شادی را پرورش دهید.
رد پا را کوچک کنید.
سبد معناساز خود را متنوع کنید.
درخواست کنید و به یکدیگر کمک کنید.
اگر تاریخ نشانه ای باشد، این ساعت طلایی توانمندسازی کارگران ممکن است در واقع کوتاه مدت باشد. بیایید از آن برای طراحی مجدد آینده کار برای بهتر شدن استفاده کنیم.
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.