سوگیری هایی که پروژه های تحقیق و توسعه خوب را از تامین مالی باز می دارد-هاروارد
چکیده:محققان چگونگی تصمیم گیری سازمان ها برای سرمایه گذاری در نوآوری های مختلف را با مطالعه یک شرکت خدمات حرفه ای بزرگ با دفاتر در 37 کشور بررسی کردند. آنها تمام پیشنهادات پروژه تحقیق و توسعه ارائه شده توسط کارکنان آن را تجزیه و تحلیل کردند، از جمله اطلاعاتی در مورد پروژه هایی که بودجه دریافت کرده اند، و دریافتند که مدیران همیشه مزایا و معایب هر پروژه را به دقت ارزیابی نمی کنند و سوگیری ها می توانند در فرآیند تصمیم گیری رخنه کنند. آنها دریافتند که یک نکته شیرین از تازگی وجود دارد که باعث می شود کمیته های تحقیق و توسعه احتمال بیشتری برای تأمین مالی یک پروژه داشته باشند و ویژگی های خاص کمیته انتخاب تحقیق و توسعه نیز می تواند بر تصمیمات تأمین مالی تأثیر بگذارد.
تئودورا ریاست پانل انتخاب تحقیق و توسعه در یک شرکت خدمات حرفهای جهانی را بر عهده دارد. او اخیراً مجبور شد کمیته را در تصمیم گیری برای تأمین بودجه پیشنهادی از یک مهندس جدید و یکی از رهبران تجاری شرکت رهبری کند. این پروژه بر چگونگی طراحی اتاقها در بخشهای مراقبت ویژه برای به حداقل رساندن اختلال خواب و تسهیل درمان متمرکز بود. گرهارد، از گروه زیرساخت در مونیخ، این بحث را آغاز کرد: «این پروژه خیلی بیرون است. این واقعاً کاری نیست که ما انجام می دهیم.» فرانک، کارشناس مهندسی آب از واحد مشاوره در ادینبورگ، گفت: “باید برای کار مشتری به دنبال بودجه بود. این برای سازمان سود چندانی نخواهد داشت.»
اما جولی از دفتر لندن، که بر طراحی ساختمانهای عمومی تمرکز کرده است، پاسخ داد: «مطمئناً، این موضوع کمی دور از موضوع است، اما این منطقه در استراتژی تحقیق و توسعه سال گذشته ما ذکر شد. دفتر من به طور فزاینده ای درگیر کارهای طراحی بیمارستان ها می شود. گرهارد متوجه شد که بودجه تحقیق و توسعه برای سال تقریباً خرج شده است و پیشنهاد کرد که این پروژه “به جای نیاز به داشتن، یک کار خوب برای داشتن است.” تئودورا سازش کرد: “بیایید بودجه پروژه را با 30٪ تامین کنیم. آیا آن خوب است؟” اعضای پانل سری تکان دادند و به سراغ پیشنهاد بعدی رفتند.
این داستان تخیلی است، اما بر اساس مشاهدات ما از مدیرانی است که تصمیم میگیرند بودجه پروژههای جدید را تامین کنند. ما به بررسی نحوه تصمیم گیری سازمان ها برای سرمایه گذاری در نوآوری های مختلف پرداختیم. اطلاعات کمی در این مورد وجود دارد، زیرا این تصمیمات معمولا پشت درهای بسته گرفته می شوند. اما در مطالعه یک شرکت خدمات حرفه ای بزرگ با دفاتر در 37 کشور، ما توانستیم به تمام پیشنهادات پروژه تحقیق و توسعه ارائه شده توسط کارکنان آن، از جمله اطلاعاتی در مورد پروژه هایی که بودجه دریافت کرده اند، دسترسی پیدا کنیم.
در این شرکت – مانند بسیاری از سازمانهای بزرگ دیگر – گروهی متشکل از مدیران و مهندسان مختلف گرد هم میآیند تا در مورد آنچه که فکر میکنند ارزش سرمایهگذاری را دارد بحث کنند. ما 556 برنامه کاربردی پروژه مختلف را مطالعه کردیم و مصاحبه ها و مشاهداتی را در داخل شرکت انجام دادیم. یافتههای ما، که اخیراً در ژورنال آکادمی مدیریت منتشر شده است، این است که مدیران همیشه مزایا و معایب هر پروژه را به دقت ارزیابی نمیکنند و سوگیریها میتوانند در فرآیند تصمیمگیری رخنه کنند.
نقطه شیرین تازگی
اگر پروژه ای بیش از حد از فعالیت های اصلی شرکت فاصله می گرفت، یا اگر تجاری سازی آن بسیار دشوار به نظر می رسید، تامین مالی نمی شد. اگر این ایده بیش از حد افزایشی در نظر گرفته شود، مانند ایده ای که هدف آن بهبود فرآیندهای موجود است، به همان سرنوشت دچار می شود. با این حال، پروژههایی که راه جدیدی برای خدمت به تقاضای فزاینده مشتریان پیدا کردند، شاید با گسترش قابلیتهای موجود، در نقطه شیرین تازگی قرار گرفتند و بودجه دریافت کردند.
سوگیری هایی که بر اعضای پانل تأثیر می گذارد
پروژه ها صرفاً براساس شایستگی ارزیابی نمی شوند. ما همچنین دریافتیم که سه ویژگی پانل تحقیق و توسعه میتواند بر تصمیمگیریهای تأمین مالی تأثیر بگذارد:
حجم کاری: وقتی هیئت انتخاب مجبور است بسیاری از پیشنهادها را در یک جلسه ارزیابی کند، احتمال کمتری دارد که پروژههای جدیدی را که فراتر از نقطه شیرین قرار دارند، تأمین مالی کنند. این احتمالاً به این دلیل است که ارزیابی ایدههای جدید زمان و تلاش بیشتری میطلبد. برای مثال، یکی از پانلهایی که مطالعه کردیم باید بیش از 60 پیشنهاد پروژه را در یک جلسه ارزیابی میکرد. اما زمانی که اعضای میزگرد فقط باید 30 پروژه را ارزیابی می کردند، سه برابر پروژه های بسیار بدیع بودجه پرداخت کردند.
تنوع: تنوع تخصص یا اینکه افراد در چندین زمینه تخصص دارند را اندازهگیری کردیم. هر چه پانل از نظر تخصص متنوع تر باشد، احتمال تامین بودجه برای یک پروژه بسیار بدیع بیشتر است. تنوع این احتمال را افزایش می دهد که اعضای پانل انتخاب به جنبه های مختلف یک پروژه پیشنهادی نگاه کنند. به عنوان مثال، یکی از پانلهایی که مشاهده کردیم، انتخابگرهایی با زمینههای متنوع مانند آکوستیک، مهندسی سازه، طراحی ساختمان پایدار و مهندسی آتش نشانی داشت. این پانل می تواند ارزش پیشنهادات تحقیق و توسعه بسیار جدید را که طیف وسیعی از رشته های مهندسی را در بر می گیرد، ارزیابی کند. آنها بهتر می توانستند کاربردهای بالقوه خود را برای طیف وسیعی از مشتریان ببینند.
مکان: هنگامی که متقاضی پروژه در همان مکان یکی از اعضای پانل باشد، تمایل پانل برای پذیرش تازگی کاهش مییابد. حداقل دو دلیل وجود دارد که می تواند این را توضیح دهد. اولاً، برای جلوگیری از متهم شدن به طرفداری، اعضای هیئت انتخاب ممکن است پیشنهادهای افرادی را که در یک مکان مشترک به اشتراک میگذارند، بیشتر مورد بررسی قرار دهند و باعث شود که آنها مزایا را دست کم بگیرند و هزینههای جدید را بیش از حد برآورد کنند. ثانیاً، اعضای پانل از پروژههای بسیار جدید دوری میکنند، اگر توسط افرادی در محل خود پیشنهاد شوند، زیرا پروژههای جدید بیشتر خطر شکست بالاتری دارند و این به طور بالقوه میتواند به اعتبار اعضای پانل آسیب برساند.((سوگیری-مدیریت منابع انسانی))
غلبه بر تعصبات علیه نوآوری
اولین قدم برای کاهش این سوگیری ها آگاهی از آنهاست، اما اقداماتی نیز وجود دارد که مدیران می توانند برای از بین بردن آنها انجام دهند. غلبه بر برخی از این سوگیری ها در برابر تازگی می تواند به آنها کمک کند تا ایده های بالقوه تغییر دهنده بازی را ارزیابی کرده و بهتر تشخیص دهند.
برای جلوگیری از تعصب بار کاری پانل که مدیران را از جستجوی تازگی باز می دارد، شرکت ها می توانند تعداد پروژه هایی را که کمیته انتخاب باید به طور همزمان بررسی کند محدود کنند. یک استراتژی می تواند شامل پروژه های “binning” باشد، که به معنای تعیین پنجره هایی برای افراد برای ارائه پیشنهادات و سپس تشکیل یک پانل انتخاب در زمانی که “سطل” پر است، نه در یک تاریخ یا زمان مشخص از سال. به این ترتیب، توجه مدیریتی کافی می تواند به هر پروژه تحت ارزیابی اختصاص یابد.((سوگیری-مدیریت منابع انسانی))
ایجاد پنل هایی با طیف تخصصی متنوع تری نیز می تواند به سازمان ها کمک کند تا از زوایای مختلف به پروژه ها نگاه کنند. تنوع بیشتر می تواند به سازمان ها کمک کند تا ایده های جدیدی را که می توانند به نوآوری های بزرگ تبدیل شوند، درک کنند. تحقیقات نشان داده است که تنوع به تیمها کمک میکند تا ایدههای عالی داشته باشند، اما تنوع ممکن است به افراد کمک کند تا ایدههای جدید را شناسایی کرده و تصمیم به تامین مالی آنها بگیرند.
برای افزایش تنوع تخصص، شرکت ها می توانند کارشناسان خارجی را در پنل های انتخاب خود مشارکت دهند. به عنوان مثال، تقریباً 10 سال پیش، GSK واحدهای بین رشته ای عملکرد دارویی را برای کشف داروهای جدید و توسعه آنها برای آزمایشات بالینی در مراحل اولیه راه اندازی کرد. هر DPU یک طرح کسب و کار با نقاط عطف برای رسیدن به یک دوره خاص ایجاد کرد. یک پانل بازبینی، متشکل از مدیران ارشد تحقیق و توسعه در شرکت، و همچنین کارشناسان خارجی با تخصص مرتبط، به طور دورهای عملکرد آنها را ارزیابی میکردند. در سال 2012، این پنل توانست به GSK کمک کند تا بودجه شش واحدی را که وعده داده بودند افزایش دهد، بودجه پنج واحدی را که هنوز به اهداف خود نرسیده بودند کاهش دهد و سه واحد از واحدهایی را که موفق به تحویل نشدند حذف کرد.((سوگیری-مدیریت منابع انسانی))
البته، در حالی که تازگی برای یافتن و توسعه فرصتهای نوآورانه مهم است، مدیران باید به دنبال متعادل کردن سبد تحقیق و توسعه شرکتهای خود باشند، به طوری که شامل پروژههایی با سطوح جدید و بالا و پایین باشد. پروژههای جدید کمتر معمولاً پیادهسازی آسانتر، ریسک کمتری دارند و فواید بیشتری را به همراه دارند. در عین حال، بسیاری از شرکتها صرفاً به این دلیل که مدیران اشتباه میکنند، در پروژههای جدید سرمایهگذاری کمتری انجام میدهند. این زمانی است که فکر کردن به نحوه ارزیابی پروژه ها مهم می شود.
تصمیم گیری در مورد پروژه های تحقیق و توسعه سیگنال هایی از استراتژی سازمان و آینده آن است. برای تبدیل نوآوری به بخشی از آن، مدیران باید از این سوگیری ها و اقداماتی که می توان برای اجتناب از آنها انجام داد آگاه باشند.
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.